معنی خرمالو، زالزالک
حل جدول
گویش مازندرانی
خرمالو – کلهو
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) گیاهی است از تیره گل سرخیان جزو دسته گل سرخهای اصلی (در بعض کتاب آنرا جزو دسته سیبیها آورده اند) که بیشتر به صورت درختچه است و دارای شاخه های خاردار و گلهای سفید معطر و میوه های زرد یا نارنجی است. میوه آن خوراکی است و در اغلب نواحی معتدل میروید کیالک کویچ عوسج. یا زالزالک گل گونه ای از زالزالک که دارای میوه های قرمز رنگ است سرخ ولیک. یا زالزالک وحشی به گونه های مختلف جنگلی و خودروی زالزالک گفته میشود بیشتر در شمال ایران گونه های وحشی زالزالک را }} ولیک {{ نامند.
خرمالو
میوه ایست قرمز رنگ که مزه شیرینی دارد (اسم) درختی است جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان که میوه اش شبیه گوجه فرنگی و دارای پوست سرخ و نازک است. طعم آن در آغازگس است و بعد شیرین میشود، میوه درخت مذکور.
لغت نامه دهخدا
زالزالک. [ل َ] (اِ) از انواع مهم گیاهان گل سرخی است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 228).
خرمالو
خرمالو. [خ ُ] (اِخ) دهی است جزء دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر واقع در 24هزارگزی باختری هریس و 3هزارگزی شوسه ٔ تبریز - اهر. این ده در جلگه واقع است. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و سردرختی.شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی، فرشبافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
خرمالو. [خ ُ] (اِ مرکب) نام میوه ای است که درختان آن در جنگلهای شمال ایران فراوان و میوه های آن خرمایی رنگ و کوچک است و جنس خرمای ژاپونی آن دارای میوه ٔ درشت سرخ رنگ و بی هسته است. (از گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 251). خرماهندو. خرماهندی. اندی خرما. اندوخرما. فرمنی. فرمونی. انجیر. خرماآلو. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به خرماآلو شود.
خرمالو. [خ ُ] (اِخ) نام ارتفاعاتی که سر راه طهران به مشهد قرار دارد. رابینو میگوید: سه راه از نوده به دشت یموت هست، جنوبی ترین آن خان دور و وسطی قراتپه و شمالی آن گردنه ٔ صادقانلی است. راه باریکی از نوده به میانه سر راه طهران به مشهد هست که از ارتفاعات خرمالو شروع و به جلگه ٔ زردوا منتهی میشود. (از مازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 320).
واژه پیشنهادی
کری
فرهنگ معین
(لْ لَ) (اِ.) = گیاکل. کویچ. عوسج: درخت کوچکی است از تیره گل سرخیان، دارای شاخه های خاردار و گل های سفید و میوه های زرد و نارنجی شبیه ازگیل اما کوچک تر.
خواص گیاهان دارویی
مایه سر درد است. با معده بد است. صفرا را بر می کند. چون در هر یک یاز میوه هایش سه هسته موجود است. بعضی آن را طریقوینقون گویند. که به معنی دارای سه هسته است. اثر اصلی آن در تنظیم ضربان قلب وعروق است. در بی خوابی و گر کشیدن موثر است. مسکن عصب سمپاتیک است.
معادل ابجد
973